هجرت ایل قشقایی به خوزستان(ناحیه شهرستان هفتکل).
چمن لاله هفتکل قشقایی
این وبلاگ متعلق است به ترکها و کسانی که به قشقای های هفتکل و شیراز و عقایدو رسوم آن علاقه مند هستند (( صمد صفی خانی))
امابحث موردنظرمهاجرت ایل قشقائی که عرض شدحدود 66 تیره دراین دیارسکنه می باشدکه مهمترین انهاشامل:
طایفه های بزرگ صفی خانیاصلانیایگدر-قرهچیسکز-امیری شکرلی-چهارده چریک-ششبلوکیوندا- طاهری میباشندکه هم اکنون بصورت شهرنشینی و ده نشینی می باشندوخیلی کم هم بصورت عشایرمیباشند . البته تاسال 1335 عشایروکوچ نشینی رونق داشته ولی ازان پس که زندگی ماشینی و از طرفی هجوم روستاها به شهر و نداشتن امکانات در روستاها و عشایر متاسفانه استقبال از عشایر و دهات نشده بتدریج از عشایر کاسته شد.
 
فصل دوم: طایفه صفی خانی
گفته شده این سرزمین متعلق به بختیاری بوده چرا و به چه صورت ایل صفی خانی در این محل فعلی (چمن لاله) اسکان یافته است؟
تحقیقات نشان میدهد که به دو علت بوده :
1-علت اصلی از یر یوغ ظلم و ستم و کابوس دیکتاتوری و خفقان بعضی از خوانین که رحم به جان و مال و ناموس آنها نمی گذاشتند.
2-از قحطی و خشک سالی که در ان سر زمین بوقوع پیوست و از طرفی خوانین بختیاری که میانه خوبی با ایلخانیان قشقایی نداشتند بمنظور ضعیف کردن قشقائی و جلب دیگر اتباع آنها نسبت به مهاجرین قشقایی نهایت مهربانی و توجه را نشان میداند به نحوی که تا چند سال از ایشان مالیات و مقررهای ایلی و حق الاعرض رامطالبه نمی کردند و از طرفی چون بختیاری با مرز عربستان بعضی از کوه های گچ نمره 1 تا رامهرمز تا نفت سفید فاقد سکنه بودند جهت مرز داری و حفاظت ملک خود به مهاجرین اسکان داده بودند .
در سال 1230 شمسی که باباخان(بیگ) خوانین صفی خانی که در فارس حکومت میکرده.
اسد بیگ صفی خانی و سه برادران وی که روزی دعوت بودند منزل یکی از خوانین. نوکر خان قبل از شستن دست باباخان دست اسد بیگ را میشوید که این عمل به خان گران تمام میشود در اثر حسد و بخل و قصد تلافی برمیاید . بعد از خوردن شام که بمنزل برمیگردند خان نوکر خود را جهت عوارض به منزل اسد بیگ میفرستد و میگوید همان اسب سفید که گویا شیر میش خورانده بودند و اهلی و مختص اسد بیگ بوده مطالبه میکند اما اسد بیگ میگوید هریک از اسب های طویله را میدهم و اسب سفید خودم را نمیدهم. بالاخره فردای آن روز اسب را بزور از اسد بیگ میگرد این کینه در دل اسد بیگ میماند که جهت تلافی بر میاید اما چون بازگو میکند خان میگوید :چرا در مهمانی شب گذشته اول دست ترا شستند اسد بیگ میگوید پسر عمو اگر دست مرا اول شستند بخاطر وجود شما بوده و افتخار شما بوده بالاخره اختلاف اوج میگرد پس از جنجال شب چادرها را افراشته و سر پا و گوسفندان را در قاش و حیوانات را بسته رها میکنند و شبانه مقداری اثاثیه کم وزن و بچه های خود را بر میدارند و هنگامی که با سالخوردگان صفی خانی پیشینه تاریخی و زنگی اجدادشان گفتگو میشود جهان تاریخ خود را از چهار برادر بنامهای کله نجف٬ حاج شهید قلی ٬ مهدی قلی ٬ حسینقلی ٬شروع میکند که سینه به سینه نقل شده تا امروز باقی مانده و چهار برادر از طریق فارس میایند و از رودخانه کزن و سپس رودخانه خیرآباد بهبهان عبور میکند و به خاک بختیاری میرسند اما چون خان با خبر میشود که چهار خانواده پسر عموهایش فرارکرده اند تعدادی سوار و تفنگ چی دنبال آنها میفرستد و نزدیک خیرآباد شب فرستاده های خان با اسد بیگ در گیر میشوند که در اثر تیر اندازی تیری به پای اسد بیگ میخورد .
این تیر هم موقعی میخورد که اسد بیگ یکی از دختراهایش که در قنداق بوده جا میماند چون بر میگردد دختر را ببرد تیر توی ران وی میزند بلافاصله مقداری خاکستر روی زخم میگذاردو با شال کمرش دور زخم را میبندندو چون در گیری تمام میشود اسد بیگ با یکی از برادراش قصد تلافی شب بر میگردد از جلوی راه سواران را میگیرد و برادرش را بالای درخت توی جاده میگمارد و خودش نگهبانی میدهد همینکه سواران میرسند اسد بیگ اشاره میکند که برادرش تیر می اندازد و توی سینیه پسرخان میخورد واز اسب بزمین می افتد و یک کانگ کوچک روی سینه بسته بود توی گلویش میرود و کشته میشود و اسد بیگ و برادرش بر میگردد و به خاک بختیاری پناهنده میشوند چند روز بعد که باباخان مقدار زیادی سوار و تیر انداز جهت برگشت ایشان میفرستد خوانین بختیاری جلو گیری میکنندو می گویند چون به خاک ما امدهاند پس نمی دهم چنانچه مقاومت کنید جنگ خواهیم کرد ناچار تیراندازان قشقائی برمیگردند. و چون بحد رامهرمز میرسند خوانین بختیاری از شمال مرز خرماکشان پشت نفت سفید و جنوب به دشت دنا و یا دشت وندا و از شرق خاک مکوندی یعنی کوههای برافتاب کو شهر و از غرب به گچ نمره 1وامام سفید که 21 سهم بوده واگذار میکن و در سردسیر یا ایلاق هم بهمین طریق زمین واگذار میکنند یعنی کوه سبز می کوه-ابدافشان-کله داغی – تا نزدیک حمزه علی کلان این دو ملک را به مبلغ 900تومان به ترکها میفرشند که در ایلاق و قشلاق از مبدا گرمسیر یعنی چم لی – کوه اسماری – دم دلی ایذه دهدز – کوه الی بروجن نخولان-مهر گردو سبزه کوه و بالعکس رفته رفته ایل صفی خانی قدرت میگرند و آن 21 جو ملک را خریداری میکنند و از طرف دیگر شرکت نفت که تاسیس میشود تا سال 1314 شمسی رضا شاه که عشایر را تخته قاپو اسکان یافته(یک جانشینی میشوند این اسکان بصورت پراکنده در گرمسیر چم لی لب آب برمکان چم لی کپرهای فریدون اول تنگ قبر علی که معروف کپرهای ملا عسکر –وسر اب مرتضئ علی – کپرهای خان بابا و حاج امیر بوده که در زمان کدخدائی قلی صمیمی در یک جا جمع شدند. شواهد امر گویای آن است که بختیاری ها از سوی غرب وسیله عشایر عرب احساس نا امنی میکرند و بیشتر این نوار مرزی به ایل قشقایی واگذار میکنند از رویه خوانین بختیاری چنین وا نمود میشود که بقول محلی یک تیر و دو نشان از طرفی با خوانین قشقائی میانه خوشی نداشتند و دوم نگهبانی سر زمین های خودشان بوده.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط صمد صفی خانی

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 243
بازدید کل : 35878
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1